الیسا الیسا، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 40 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 35 سال و 17 روز سن داره
 پیوند عشقمان پیوند عشقمان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات پرنسس کوچولو

سالگرد ازدواجمون

سلام قند عسل دیروز سالگرد عروسی مامان و بابا بود یه روز خوبی که من و بابایی 6سال پیش تو همچین روزی باهم رفتیم زیر یه سقف و زندگی عاشقانمونو شروع کردیم خیلی زود 6سال از زندگیمون گذشت وامسال هم خدا تورو به عنوان هدیه سالگرد ازدواجمون به ما داد نفسم ان شالاه سال بعد با حضور پررنگترت تو زندگیمون زندگیمونو از این هم شادتر کنی دستت بابایی هم درد نکنه به خاطر گل زیبا و کادوش ...
9 آبان 1394

بدون عنوان

سلام عزیز مامان خوبی نفسم صبح روز دوشنبه ات بخیر .بعد تقریبا یه هفته دوباره مامانت اومد برات از روزهایی که گذشته بنویسه .نفسم هفته پیش دوشنبه بابابایی تصمیم گرفتیم بریم جلفا تا یه آب و هوایی عوض کنیم تااینکه سه شنبه صبح راه افتادیم چون نفسم مامانی به خاطر تو زیاد نمیتونه بره مسافرتهای زیاد طولانی جای رفت و امد و گشت وگذارمون شده جلفا .بالاخره دوتایی البته باشما پرنسس کوچولو سه تایی رفتیم و بهمون خیلی خوش گذشت تا حدودی هم برات ازاونجا لباسای خوشگل خرید کردیم .عصر هم راه افتادیم و به سلامتی اومدیم خونه. روز چهارشنبه هم ساعت 11صبح وقت دکتر داشتم چون بابایی کار داشت منو رسوند خونه خاله نسرین تااز اونجا برم دکتر و رفتم بعد معاینه خ...
27 مهر 1394

علت دیر کرد....

سلام نفس مامان سلام عسل مامان خوبی عشقم ببخش مامانی چند روز نبودم که وبلاگت رو آپ کنم برااینکه یکی از فامیلامون(بابابزرگ پسرخاله محمد)فوت کرده بود دو سه روز میرفتیم مراسم اونا برا خاطر اون نتونستم بهت سربزنم .ولی مامانی هرروز باهات حرف میزنم و درد دل می کنم عشقم حالا تو دیگه شدی همدم و مونس مامان وازاینکه خدا بهم یه دختری داده که از جنس خودم هس خیلی تشکر میکنم چون تو از گوشت و پوست و خون خودم هستی عسلم عزیزم  دیگه من و بابایی لحظه شماری می کنیم تا این 4ماهم تموم شه وتو بیای کنار ما باهم نفس بکشیم باهم حرف بزنیم باهم بخوابیم وااااااااااای خدایا یعنی اون روز رو میبینیم انشالاه   ...
19 مهر 1394

روز جهانی کودک

  سلام سلام عش ق مامان نفس مامان عسل مامان خدارو صدهزار بار شکر که تورو به ماداد تا بتونیم طعم شیرین زندگی رو حس کنیم عزیزم امروز اولین سالی هس که ما صاحب دختر نازی هستیم که تو دل مامانی هستی و امروز روز کودک روزی که متعلق به توست عزیزم روزت مبارک امیدوارم سال دیگه بابودنت در حضورمان زند گیمان پررنگتر شود .   ...
16 مهر 1394

عید غدیر خم 94

سلا م مامانی خوبی صبحت بخیر ،عزیز مامان دیروز که یکی از عیدای بزرگ بود و چون شوهر خاله سید هس برا شام دعوت بودیم خونه اونا تا عصر خونه بودیم ساعت 6اینابود بابابایی و البته شما حاضر شدیم رفتیم یه دور زدیم طرفای آبرسان میخواستم ببینم اگه نی نی سالن باز باشه برم برات یه چیزایی بخرم اونجا هم متاسفانه بسته بود بابایی قول داد امروز ببره اگه کاری پیش نیاد ان شالله ،بعد برگشتیم 7اینابود رفتیم خونه خاله ،مامانجون اینااومده بودن وبالاخره بعد ماهم بقیه مهمونا اومدن حسابی خوش گذشت ،خیلی زحمت کشیده بودن دستشون درد نکنه ...
11 مهر 1394

بدون شرح

وای عزیز مامان هردفعه که با لگد زدنات بودنت روبهم اثبات میکنی نمیدونی چقدر خوشحال میشم گاهی وقتا تکونات کم میشه وحس نمیکنم خیلی نگرانت میشم ولی دوباره با تکون خوردنت خیلی مامانی رو خوشحال میکنی الهی فدات شم من .هرلحظه باهمنفس میکشیم غذا میخوریم میخوابیم و...مثل اینکه دنیارو بهم میدن و خدارو هزار بار شکر میکنم .  خدایا شکرت ممنون بابت همه چیز ...
9 مهر 1394