سلام عزیز مامان خوبی نفسم صبح روز دوشنبه ات بخیر .بعد تقریبا یه هفته دوباره مامانت اومد برات از روزهایی که گذشته بنویسه .نفسم هفته پیش دوشنبه بابابایی تصمیم گرفتیم بریم جلفا تا یه آب و هوایی عوض کنیم تااینکه سه شنبه صبح راه افتادیم چون نفسم مامانی به خاطر تو زیاد نمیتونه بره مسافرتهای زیاد طولانی جای رفت و امد و گشت وگذارمون شده جلفا .بالاخره دوتایی البته باشما پرنسس کوچولو سه تایی رفتیم و بهمون خیلی خوش گذشت تا حدودی هم برات ازاونجا لباسای خوشگل خرید کردیم .عصر هم راه افتادیم و به سلامتی اومدیم خونه. روز چهارشنبه هم ساعت 11صبح وقت دکتر داشتم چون بابایی کار داشت منو رسوند خونه خاله نسرین تااز اونجا برم دکتر و رفتم بعد معاینه خ...